تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5844
بازدید دیروز : 37451
بازدید هفته : 155676
بازدید ماه : 477957
بازدید کل : 10869712
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396

 

ابن شهرآشوب و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:

 

در زمان حكومت مأمون عبّاسى ، حضرت جوادالائمّه علیه السلام طبیبى را به منزل خویش دعوت كرد تا وى را حجامت نماید.

همین كه طبیب نزد امام محمّد جواد علیه السلام حضور یافت ، حضرت به او فرمود: حجامت مرا روى رگ زاهر انجام بده .

طبیب اظهار داشت : اى سرورم من تاكنون اسم چنین رگى را نشنیده ام و آن را نمى شناسم .

در این لحظه ، حضرت آستین دست خود را بالا زد و یكى از رگ هاى دست خود را به طبیب نشان داد؛ و سپس فرمود: این رگ زاهر است ، آن را با تیغ بزن .

موقعى كه طبیب رگ را با تیغ بُرید، مقدار زیادى آب زرد رنگ از آن خارج شد و درون طشتى - كه زیر دست حضرت نهاده شده بود - ریخت و طشت پر شد.

بختیشوع با شنیدن این نوع حجامت ، بسیار در تعجّب قرار گرفت و گفت : به خداوند سوگند، چنین موضوع و حالتى را تا به حال از كسى نشنیده و نیز در كتابى نخوانده ام . بعد از آن ، هر دو نزد اُسقف اءعظم رفتند و چون جریان را بازگو كردند، اُسقف گفت : گمان مى كنم كه آن شخص یا پیغمبر است و یا آن كه از ذرّیّه پیامبران خواهد بود

 

آن گاه حضرت به یكى از غلامان دستور داد تا روى رگ را ببندند و طشت را تخلیه كنند.

 

پس از آن كه طشت را خالى كردند و آوردند، حضرت فرمود: روى رگ را باز كنید.

وقتى روى آن را باز كردند، مقدارى دیگر مثل همان آب هاى زردرنگ خارج شد؛ بعد امام جواد علیه السلام به طبیب فرمود: اكنون روى آن را پانسمان كن .

و چون كار طبیب پایان یافت ، دستور داد تا مقدار صد دینار به طبیب داده شود.

طبیب مقدار صد دینار را گرفت و سپس نزد پزشكى معروف به نام بختیشوع رفت و جریان را به طور مشروح براى او تعریف كرد.

بختیشوع با شنیدن این نوع حجامت ، بسیار در تعجّب قرار گرفت و گفت : به خداوند سوگند، چنین موضوع و حالتى را تا به حال از كسى نشنیده و نیز در كتابى نخوانده ام .

بعد از آن ، هر دو نزد اُسقف اعظم رفتند و چون جریان را بازگو كردند، اُسقف گفت : گمان مى كنم كه آن شخص یا پیغمبر است و یا آن كه از ذرّیّه پیامبران خواهد بود.

فرآوری: امین

 


 مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 389؛ بحارالا نوار، ج50، ص 57.

 

 


 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: حجامتى معجزه آسا
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی